
Charandiat
www.charandiat.com
۱۳۸۶ بهمن ۱۱, پنجشنبه
انتخابات
انتخابات اولیه تعیین کاندیدا های ریاست جمهوری آمریکا نزدیک و نزدیک تر می شه وظیفه تک تک ماست که بگردیم و بگردیم و به کسی رای بدیم که واقعا لیاقتش رو داشته باشه .........


۱۳۸۶ مرداد ۲۵, پنجشنبه
ایرانی ها در اون دنیا!
میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که:آخه خدا؟ این چه وضعیه آخه؟ ما یه مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! بجای لباس و ردای سفید، همشون لباسهای مارکدار و آنچنانی میپوشن! هیچکدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون بنز و بیامو جایی نمیرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده، یکی از همینها دو ماه پیش قرض گرفتش و دیگه ازش خبری نشد! آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو کردم. امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پره از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه! من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی میکنن و هاله های بالاسرشون رو به بقیه میفروشن!
خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، فرزندان من هستن و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. اینها هم که گفتی خیلی بد نیست! برو یه زنگی به شیطان بزن تا بفهمی مشکل واقعی یعنی چی!
جبرییل زنگ میزنه به جناب شیطان. دو سه بار میره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم. بفرمایید؟
جبرییل میگه: آقا خیلی سرت شلوغه انگار!
شیطان آهی میکشه میگه: نگو که دلم خونه. این ایرانیها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نزاشتن! تا روم رو میکنم اینطرف، یه آتیشی دارن اونطرف به پا میکنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...حالا هم که .... ای داد!!! آقا نکن! جبرییل جان من برم... اینها دارن آتش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن!!!!
خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیان هم مثل بقیه، فرزندان من هستن و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. اینها هم که گفتی خیلی بد نیست! برو یه زنگی به شیطان بزن تا بفهمی مشکل واقعی یعنی چی!
جبرییل زنگ میزنه به جناب شیطان. دو سه بار میره روی پیغامگیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم. بفرمایید؟
جبرییل میگه: آقا خیلی سرت شلوغه انگار!
شیطان آهی میکشه میگه: نگو که دلم خونه. این ایرانیها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نزاشتن! تا روم رو میکنم اینطرف، یه آتیشی دارن اونطرف به پا میکنن! تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!...حالا هم که .... ای داد!!! آقا نکن! جبرییل جان من برم... اینها دارن آتش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن!!!!
۱۳۸۶ تیر ۲۲, جمعه
۱۳۸۵ شهریور ۱, چهارشنبه
۱۳۸۵ مرداد ۲۹, یکشنبه
مصاحبه با رییس جمهور

قسمتهایی که از مصاحبه رییس جمهور مردمی، آقای دکتر احمدینژاد با مایکل والاس گزارشگر مشهور آمریکایی کانال CBS بنا به دلایل امنیتی پخش نشد:
والاس: جناب آقای رییس جمهور شما در مصاحبه ای گفته بودید که پدرتان فوت کرده اند. چند وقت پیش دوباره گفتید که پدرتان فوت کرده دوباره! جریان چیه؟
احمدینژاد:من سوال شما رو متوجه نمیشم..
والاس: جناب رییس جمهور، همانطوری که دوازده بار خدمتتون عرض کردم. در مورد حرفهایی که در چند ماه گذشته زده اید ازتان سوال میکنم.
احمدینژاد: خب شما باید مفهوم «پدر» رو بدانید و با این مفهوم آشنا باشید. من خیلی ها را در زندگی داشته ام که حق پدری به گردن من داشته اند. یکیش مرحوم پدرم که آهنگر بود. یکی هم پدر خدا بیامرزم که چند وقت پیش فوت کردند. یه پدرم هم که شش هفت سال قبل از اینکه من به دنیا بیام از دنیا رفت. حالا شما باور نمیکنید، ولی من همه اینها رو به جون آقام که خدا هیچوقت سایهشون رو از سر بچه هاش کم نکنه راست میگم.
والاس: شما گفته بودین که موهاتون رو شانه میزنین..
احمدینژاد: من خودم هم این شایعات رو توی روزنامه ها خونده بودم
والاس: اگر شایعه بوده و روزنامه های شما شایعات چاپ میکنن، پس چرا جلوی انتشارشون رو نمیگیرین؟
احمدینژاد: ما موافق آزادی بیان هستیم.
والاس: پس چرا اینهمه روزنامهنگار زندانی دارین؟
احمدینژاد: چون اونها چیزهایی غیر از شایعه مینوشتن. در ضمن ما روزنامهنگار زندانی نداریم. این حرفها را آمریکا بر علیه حکومت ایران میزنه.
والاس: آقای احمدی نژاد، چرا فکر میکنید ایجاد رابطه با آمریکا به نفع ملت ایران نیست؟
احمدینژاد: ما معتقدیم که ملت ایران، ملتی مومن و خداپرست هستند. ما حتی اگر با آمریکا رابطه برقرار کنیم، ملت ایران هیچ نفعی نخواهند برد. چرا که در تمام آمریکا حتی یک امامزاده هم نیست که ملت ایران بتوانند استفاده کنند. برای همین است که میگویم آمریکایی ها از رابطه با ایران بیشتر سود میبرند. ما الحمدالله این همه امامزاده داریم که میشود آنجا دخل بست و برای آیندهای بهتر برای کشور، دعا کرد.
والاس: شما ۱۸ صفحه نامه برای پرزیدنت بوش نوشتید ولی ایشون اهمیت چندانی نداد به شما. چرا؟
احمدی نژاد:والا اینو باید از خودش سوال کنین. من باهاش حرف نمیزنم تا یاد بگیره ضدحال نزنه اینقدر... من نمیدونستم که اداره پست آمریکا شنبه و یکشنبه ها تعطیله. گویا نامه سروقت نرسیده بوده...
والاس: شما جواب من رو ندادین هنوز ....
احمدی نژاد: حالا شما حوصله کنید... البته من هم برام درس عبرت شد که دفعه بعد مثل بن لادن فیلم پر کنم و بفرستم. از دفتر ریاست جمهوری هم یه کلاس آموزش ایمیل گذاشتن برای بنده و چندتا از اعضای کابینه. ایشالله اگر خدا بخواد دفعه بعد نامه رو با ایمیل براشون پست میکنم.
والاس: آقای رییس جمهور، خیلی از وقتی که در اختیارمون گذاشتین متشکرم.
احمدینژاد: خواهش میکنم.... آقا؟ حالا این مصاحبه رو کی نشون میدین تو تلویزیون؟ من خوشگل افتادم تو فیلم؟
۱۳۸۵ مرداد ۱۲, پنجشنبه
سال ۸۴

پیش بینی هایی که خواننده معروف ایران، داریوش، از اوضاع و احوال جهان امروز در آهنگ آشنای سال ۲۰۰۰ کرده رو همه شنیده اند و باهاشون آشنایی دارن.
ولی کمتر کسی از یکی دیگه از آهنگهایی ایشون که برای سال ۸۴ ایران (پارسال) خونده شده خبر داره.....
نام ترانه:سال ۸۴
خواننده: داریوش
ترانه سرا: پیام چرندیاتی
سال سقوط، سال فرار
سال گریر و انتظار
فصل شکستن اتم
آخ، سال هشتاد و چهار
سالی که خاتمی می ره
احمدنژاد جای اونه
آخه از شما چه پنهون
شبیه میمون میمونه
توی کتابای لغت
«مهرورزی» معنا نداره
زنونه مردونه میشه
هرکوچه و هر اداره
رو نقشه جغرافیا
اسراییل پیدا نمی شه
هرکی روشو زیاد کنه
از روی نقشه پاک میشه
یه هاله دور سرشه
امام زمون میشناستش
هرکی به ایشون رای بده
دربست میره توی بهشت
تو ذهن کشورهای غرب
ایران میشه مثل عراق
مذاکرات داخلی
حل میشه با ضرب چماق
تو اون روزایی که میاد
حزباللهی میشه زیاد
رییس جمهور ما میشه
محمود احمدی نژاد
همه به هم بی اعتنا
حتی به رای همدیگه
فرهنگسرا ها جمع میشه
مسجد میاد و تکیـــه
سال سقوط سال فرار
پاییز سرد و بی بهار
فصل طلوع فاجعه
آخ سال هشتاد و چهار
۱۳۸۵ خرداد ۲۲, دوشنبه
تیم فوتبال ایران ، افتخار ملی مردم مکزیک!!

لازم می دونم تا در همین جا از تیم ایران تشکر کنم که یک بازی زیبا و پر گل رو برای علاقمندان ورزش فوتبال به معرض نمایش گذاشت!!!
باز هم تشکر می کنم که به عنوان "نردبان ترقی" عمل کرد تا دلهای جمع عظیمی از فوتبال دوستان مقیم مکزیکوسیتی و دیگر شهرهای مکزیک رو شاد و خوشنود سازد...
البته صحبت های زیادی هست در مورد اینکه میرزاپور در سطح خوبی بازی نکرد و برای یک بازی جام جهانی مناسب نبود. من با این حرف هم عقیده نیستم. به نظر من لازم بود که قبل از بازی به میرزاپور گوشزد می شد که بازیکنان تیم مقابل با اینکه یک کمی همچین سیاه سوخته هستند و یه جوری با لهجه حرف می زنن و نمی فهمی چی میگن حواست باشه که اینها فولاد اهواز یا تاراختور سازی تبریز نیستن ها!!!
بعدش هم حالا چون پدر دروازبان مکزیک یکی دو روز قبل از بازی مرحوم شده بود کلی لی لی به لالاشون گذاشتن و بیشتر تحویلشون گرفته بودن. پس ما چی که بابای احمدی نژادمون چند وقت پیش رفت پیش خدا؟
انصافتون کجاس پس؟
اشتراک در:
پستها (Atom)