نمیدونم این شعر رو توی دیوان اشعار وحشی بافقی خوندم یا تو تاکسی تو راه اکباتان-آزادی(!) شنیدم که میگفت:
فردا با هم میریم سفر، از همه دنیا بیخبر
با هم میریم ماه عسل، بیدار میمونیم تا سحر!
اصولا "ماه عسل" یکی از ماههای سال است که از 30 روز معمولا کمتر است. برای بعضی ها فروردین است، برای بعضی ها توی فوریه، برای بعضی ها هم بعد از محرم و صفر!
البته از بزرگان و علمای صاحبنظر(!) احادیث و روایاتی بیان شده که معتقدند واژه "ماه" در کلمه "ماه عسل" در اصل به معنای "قمر" یا همان سیاره گنده است که شبها نورافشانی میکند. حالا چه رابطه ای بین "ماه" و "عسل" و "شب" و "نورافشانی" هست، اونش دیگه بماند!
یه سری هم هستن که میگن منظور از "ماه"، همانا عروس خانوم تشریف دارن که روزهای اول بعد از ازدواج، در چشم آقای داماد خیلی ناز و خوشگل و گوگولی مگولی و "ماه" و شیرین و تودل برو و "عسل" به نظر میان!
هر چیزی هست و این ماه عسل هر معنایی لغوی که داشته باشه، هدف اصلی در کنار هم بودن این نوعروس و آن تازه داماد است. رسم است که عروس و داماد با هم به سفر کوتاهی میروند و آغاز زندگی مشترک خود را عاشقانه جشن میگیرند. سه چهار روزی دور از سرو صد، دور از دغدغه های کاری و دور از اضطراب های زندگی یکنواخت و روزمره، ولی در کنار یکدیگر.
معمولا داماد، محله یا شهری را در که برای این مناسبت درنظر دارد به عروس خانوم معرفی میکند و عروس خانوم معمولا با چشمانی که از خشم از حدقه بیرون زده (یا داره میزنه!) اعلام میکند که: وا.. خاک عالم! دختر کبری خانوم اینا که عروسی کرد، شوهره ورش داشت بردش ترکیه! حالا تو میخوای منو ورداری ببری چالوس؟ مردم بشنون چی میگن؟
زوجهای جوان معمولا به توافق میرسند که برای ماه عسل خود به ترکیه میروند!
حالا بعضی از این زوجهای جوان، خوش شانس تر از بقیه هستن و زمانی به ترکیه میروند که هوا گرم و مطبوع بوده، دماغشان قندیل نمیبندد! ولی همانگونه که گفتیم، هدف در کنار هم بودن است و قندیل بندی جنبه فرعی قضیه میباشد.
و اما "ماه عسل" فرصتی است تا عروس و داماد برای آغاز این زندگی مشترک با هم به {جَر و...} بحث و تبادل نظر بپردازند و مشکلات زندگیشان را با هم در میان بگذارند:
- راستی تو چرا دخترعمه ات سر عقد چیزی نداد؟
- گفتم بهت من حشیش میکشم؟
- نزار اون روی سگم بالا بیاد عزیزم!
- اون دختره کی بود که چهار ماه پیش داشتیم از خیابون رد میشدیم بهت نگاه کرد؟
- پیف پیف....واه واه ... اون جوراباتو برو بنداز دور.. بخاطر همین کارات بود که حق طلاق گرفتم!
- عزیزم، من ازاون دخترا نیستم که به فکر انگشتر برلیان باشم، ولی سال دیگه برای تولدم میریم ایتالیا؟!
- ....
توضیح: من همسرم را دوست دارم! هرچی اون میگه گوش میکنم!!..... و ترکیه میروم!
------------------------------------------------------------------------------
پس نویس: من تا امروز نمیدونستم ترکیه تو اروپاس یا آسیا! فردا داریم طبق فرمایش جناب وحشی بافقی، برای ماه عسل میریم استانبول ترکیه! ولی اصلا نمیدونیم کجا باید بریم! جای دیدنی داره اصلا؟ ترکیه تخت جمشیدش کجاشه؟ اگه کسی با اون حوالی آشناست یه سوتی، یه ایمیل یا کامنتی بذاره تا قندیل نبستیم! خدا یک در دنیا صد در آخرت ماه عسل قسمتتون کنه!
ممنون! به شما هم خوش بگذره!