خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران - تهران :
بعدازظهر امروز رئیس جمهوری منتخب در جمع عده کثیری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سران ارتش، تقارن آخرین شب پائیز و نخستین شب زمستان امسال را بسیار فرخنده دانست و اعلام داشت که بر تمام مسلمانان جهان است که این شب را که طبق سنت پیغمبر اکرم جشن بگیرند. محمود احمدینژاد یادآور شد که ملت شهیدپرور ایران از کف زدن در این شب خودداری نموده و فقط صلوات بفرستند. وی در جمع حضار از مردم ایران تقاضا کرد که این شب را حداقل سالی یکبار بجا آورند و اعضای خانوادهها در کنار هم جمع شوند. خانمها یکطرف، آقایان یکطرف، و برای براندازی حکومت صهیونیستی چاره اندیشی کنند. وی افزود: به ۵ نفر اولی که بهترین راه حل را ارائه کنند به قید قرعه یک سکه بهار آزادی شاید هدیه شود.
۱۳۸۴ آذر ۳۰, چهارشنبه
۱۳۸۴ آذر ۲۶, شنبه
آیا هیچ یاری دهنده ای هست که مرا یاری دهد؟ هست یا نه؟
دو سه هفته پیش بود که برو بچه ها رو صدا کردم یه گوشه. همه جمع شده بودن.
گفتم: آقا من پنج سال و اندی اینجا کار کردم، من اگه بخوام برم کسی حاضر هست که اینجا رو بگردونه؟ کسی هست که به داد و بیداد و شکایت های مشتری ها با لبخند جواب بده ؟ کسی حاضر هست که دیپارتمان رو بچرخونه؟
مایکل به اینور و اونور نگاه می کرد و منتظر بود یکی دیگه جواب بده تا خیالش راحت بشه.
الکس به یقه و دکمه باز جنیفر نگاه میکرد.
جنیفر به روی خودش نمی آورد که دکمه اش بازه.
خوزه با رشادت دستش رو بالا گرفت...
سه بار پشت سر هم این سوال رو پرسیدم. هر سه بار الکس به یقه جنیفر نگاه می کرد. و هر سه بار خوزه دستش رو بالا گرفت.
امروز روز آخر کارم بود. بچه ها رو دور هم جمع کردم. از بین بچه ها کسی زین و خورجین شتر دم دست نداشت. گفتم خوزه قربون دستت برو بالای این چهار تا جعبه. قدت کوتاس این جوری شاید بقیه ببیننت.
خوزه که بالا رفت، دستش رو گرفتم و رو به جمع گفتم: اوهوی! آقا، هر کسی که من تا کنون مدیر و سرپرستش بودم، از این پس خوزه مدیر و سرپرستش خواهد بود.
برو بچه کلی خوشحال شدن و همدیگر رو در آغوش گرفتن. الکس هم جنیفر رو محکم در آغوش گرفت. حتی شنیدم یکی از بچه ها گفت "یادمون باشه که این روز رو 1400 سال دیگه هم جشن بگیریم......"
گفتم: آقا من پنج سال و اندی اینجا کار کردم، من اگه بخوام برم کسی حاضر هست که اینجا رو بگردونه؟ کسی هست که به داد و بیداد و شکایت های مشتری ها با لبخند جواب بده ؟ کسی حاضر هست که دیپارتمان رو بچرخونه؟
مایکل به اینور و اونور نگاه می کرد و منتظر بود یکی دیگه جواب بده تا خیالش راحت بشه.
الکس به یقه و دکمه باز جنیفر نگاه میکرد.
جنیفر به روی خودش نمی آورد که دکمه اش بازه.
خوزه با رشادت دستش رو بالا گرفت...
سه بار پشت سر هم این سوال رو پرسیدم. هر سه بار الکس به یقه جنیفر نگاه می کرد. و هر سه بار خوزه دستش رو بالا گرفت.
امروز روز آخر کارم بود. بچه ها رو دور هم جمع کردم. از بین بچه ها کسی زین و خورجین شتر دم دست نداشت. گفتم خوزه قربون دستت برو بالای این چهار تا جعبه. قدت کوتاس این جوری شاید بقیه ببیننت.
خوزه که بالا رفت، دستش رو گرفتم و رو به جمع گفتم: اوهوی! آقا، هر کسی که من تا کنون مدیر و سرپرستش بودم، از این پس خوزه مدیر و سرپرستش خواهد بود.
برو بچه کلی خوشحال شدن و همدیگر رو در آغوش گرفتن. الکس هم جنیفر رو محکم در آغوش گرفت. حتی شنیدم یکی از بچه ها گفت "یادمون باشه که این روز رو 1400 سال دیگه هم جشن بگیریم......"
۱۳۸۴ آذر ۱۸, جمعه
بازگشت به دنیای چرندیات!
یه مدتیه که یه مشت چرندیات همچین توی گلوم گیر کرده که نگو و نپرس.
اولا انتخاب رئیس جمهور منتخبتان مبارک! بالاخره به یاری هم عزیزانی که به این یارو رای دادند، مملکت ما به از نظر سیاسی داره به آمریکا نزدیک میشه. حالا دیگه رئیس جمهور ما هم مثل رئیس جمهور آمریکا مضحکه ملتشه!
دومیش اینکه این خانومه روزا پارک نشست روی صندلیش و پا نشد. حالا خوابش برده بوده یا نه ، اونشو ما نمی دونیم. ولی به هر حال ایشون پا نشد از رو صندلی و کلی معروف شد. ما یه عمر از میدون امام حسین تا اکباتان هی از صندلی پا شدیم ،دست به میله و لی لی واستادیم، جامون رو به هر پیرمردی که دیدیم دادیم. پیرمرد که هیچی، طرف اگه کچل هم بود جامونرو بهش میدادیم. حالا این سرکار خانم هیچکدوم از این کارا که نکرده که هیچ، آقا داییاش رو تکون هم نداده و حالا کلی معروف شده و مجسمهاش رو ساختن. روحش شاد، بر مادرش لعنت!
بعدیش اینکه این فاجعه هواپیمای C۱۳۰ تهران هم خیلی الکی ماسمالی شدو رفت پی کارش. خدا رو شکر که رئیس جمهور منتخب تصمیم گرفتن که کشته شدگان این سانحه "شهید" حساب بشن که دیگه اوج مرام و معرفت بود. حالا اینکه این طیاره چهل سال روغنش عوض نشده بوده و پیچهای یه سه چهار سالی بوده که شل شده بوده اینا همه به جهنم. خدا رو شکر رئیس جمهور همهشون رو از دم شهید کرد!
فعلا خدافظ!
اولا انتخاب رئیس جمهور منتخبتان مبارک! بالاخره به یاری هم عزیزانی که به این یارو رای دادند، مملکت ما به از نظر سیاسی داره به آمریکا نزدیک میشه. حالا دیگه رئیس جمهور ما هم مثل رئیس جمهور آمریکا مضحکه ملتشه!
دومیش اینکه این خانومه روزا پارک نشست روی صندلیش و پا نشد. حالا خوابش برده بوده یا نه ، اونشو ما نمی دونیم. ولی به هر حال ایشون پا نشد از رو صندلی و کلی معروف شد. ما یه عمر از میدون امام حسین تا اکباتان هی از صندلی پا شدیم ،دست به میله و لی لی واستادیم، جامون رو به هر پیرمردی که دیدیم دادیم. پیرمرد که هیچی، طرف اگه کچل هم بود جامونرو بهش میدادیم. حالا این سرکار خانم هیچکدوم از این کارا که نکرده که هیچ، آقا داییاش رو تکون هم نداده و حالا کلی معروف شده و مجسمهاش رو ساختن. روحش شاد، بر مادرش لعنت!
بعدیش اینکه این فاجعه هواپیمای C۱۳۰ تهران هم خیلی الکی ماسمالی شدو رفت پی کارش. خدا رو شکر که رئیس جمهور منتخب تصمیم گرفتن که کشته شدگان این سانحه "شهید" حساب بشن که دیگه اوج مرام و معرفت بود. حالا اینکه این طیاره چهل سال روغنش عوض نشده بوده و پیچهای یه سه چهار سالی بوده که شل شده بوده اینا همه به جهنم. خدا رو شکر رئیس جمهور همهشون رو از دم شهید کرد!
فعلا خدافظ!
اشتراک در:
پستها (Atom)